ترول...

سلام

امیدوارم خوب باشین

امروز میخوام ترول بزارم

خیلی دوسش دارم

شاید بشه گفت یه طنزه تلخه ولی یه واقعیت!!


سیــــــ ــــگار هم نشدیم....

سیــــــ ــــگار هم نشدیم 


که تــــــــ ــرک کـــردنمون سخت باشه!! .....


دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم....

دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
این درد نهان سوز نهفتن نتوانم

تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم

شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه
گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم

با پرتو ماه آیم و چون سایه دیوار
گامی زسر کوی تو رفتن نتوانم

دور از تو من سوخته در دامن شبها
چون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم

فریاد ز بی مهری ات ای گل که در این باغ
چون غنچه پاییز شکفتن نتوانم

ای چشم سخنگو تو بشنو ز نگاهم
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم



به من محبت کن !

کویر تشنه باران است

من تشنه خوبی

به من محبت کن !

که ابر رحمت اگر در کویر می بارید

به جای خار بیابان

بنفشه می روئید

و بوی پونه وحشی به دشت بر می خاست


چرا هراس ؟

چرا شک ؟

بیا

که من

- بی تو

درخت خشک کویرم که برگ و بارم نیست

امید بارش باران نو بهارم نیست


حمید مصدق



M...

چه انتظار عجیبی نشسته در دل ما ،
همیشه منتظریم و کسی نمی آید ...


حمید مصدق